آزادي - امير آروين



آزادی برای گوسفندان
معنایی غریب دارد!
چوپان و چوبدستش ...
مرد ِ چوپان و سگ ِ گلّه ...
نگهبانانی هشیار و متعهّد!
چه اگر گوسفندی از گلّه جدا شده
و به راه ِ خود رود
سفره ی رنگینِ گرگان
و گرگ صفتان خواهد بود.

آزادی برای من هم
معنایی غریب دارد!
دژخیمان و تازیانه هاشان ...
چوپانانی به ظاهر متعهّد ...
که می کوبند شلاّقِ چوبدستشان را
بر پشت ِ ملّتی
که همچون گوسفندان
رام و سر به زیرند!
چه اگر آزاده ای
داد ِ آزادی سر دهد
خونش پوزه ی گرگ صفتان را
که همدستانِ چوپانانند
رنگین خواهد کرد.

آری،
آزادی برای من هم
معنایی غریب دارد!