دين و ايمان تو نبايد از روي ترس ، بلكه از روي عشق باشد.
از جهنم نهراس.
آري ، نوعي جهنم و بهشت وجود دارد كه حالتي رواني در وجود توست ولي هيچ ربطي به جا و مكاني ويژه در زير زمين يا در بالاي آسمان ندارد. اين پندار را دور بينداز. دين ربطي به اين مهملات ندارد. خدا را يك انسان مپندار. پدر خواندن خدا به ترس تو دامن مي زند ، زيرا هر كودكي از همان آغاز از پدر ترسانده شده است. هيچ خدايي در هيأت يك انسان و هيچ اَبَر پدري در بهشت وجود ندارد. خدا همان همه ي جهان هستي است. نام ديگر زندگي است. زندگي را دوست داشته باش! خودت را وقف زندگي كن! خودت را تمام و كمال در اختيار زندگي قرار بده تا شادماني به پا خيزد. شادماني اي كه داري آغاز ولي بي پايان است
.
از سخنان اوشو