تقديم به شغال كثيف خامنه اي

گوشی مانده ات اگر..
با توام ای زادهء نادان ز خود:
گوش ده: با من بخوان این این داستان..
سالها از حادثه میگذرد..
آنکه یادش هم چو زهر تلخ کامم میکند..
یورش وحشی و فرجامی کثیف..
آمدند و پشته ها از کشته ساختند
مهد شیران و دلیران را ویران ساختند
جز به ویرانی تو کردی ماندگار؟
از چه کردی مام میهن را خراب
............................................
ازچه نادانان توکردی حکمران؟
از چه پوچی را تو کردی استوار
مر نه ایران مهد هوشیاران بود؟
خاک و خشتش خانه پاکان بود؟
از چه هستی را تو کردی نیستی
با توام ای روز و شب برسرزنان؟
هیچ میدانی درستی چیست؟
ای عرب ای زاده نادان پرست
راه تو" تازی چرا انسان ستیزیست؟
ای گم و دانش ستیز!!
بهر چه دم میزنی از راستی ؟
ای دروغ ای ستمگر بهر چه دم میزنی از راستی؟
ار محمد این سیه روی مرد نامرد
پیغمبر توست؟
جز تجاوز چه دیگر بر تو آموخت
از چه وقت نادان کتابی را نوشت؟
نادانی را دانایی نوشت!
بند بند آن کتاب وحشی تو !
که ننوشته بجز کشتار و غارت جزء به جزء..
شده آئین پاکان کثیف..
آن ابر مرد که مردانگیش مینامند..
تشنهء کشتار بود ای ابله هستی ستیز..
نام او را حق میشمرند
از آن دم که حق هم روسیه شد!!
سرنوشت من چنین نیست که چون تو هم در این دنیا کنم و عیش و
در فردای روز آخرت را زان خود چندار باشم..
آریائی را چه باشد ترس از اهریمن پست..
دانایان را چه باک از نادرست؟
این گونه به نیستی کشاندی روزمان
مژده ای دارم برایت ای کثیف..
سرزند آن روز ما گر راستین..
بدان هدیه تو از ما نباشد جز نیستی..

1 نظرات:

ناشناس گفت...

baba kheli zani ya mardi, shiri, shehr be in zibaii, movafagh bashim.dorood bar shoma zanan va mardan vagheie iran zamin